فیلم سینمایی کیک محبوب من 2020-08-22
نقد و بررسی فیلم کیک محبوب من قصیده مهین و فرامرز به روایت بهتاش و مریم نما۳۰
این فیلم در هفتاد و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلم برلین برای دریافت جایزه خرس طلایی نامزد شد. این نامزدی میتواند به افزایش توجه جهانی به سینمای ایران و موضوعات اجتماعی آن کمک کند. فیلم کیک محبوب من، آخرین ساختهی مشترک این دو هنرمند (بهتاش صناعیها و مریم مقدم)، یه فیلم خاص و متفاوت بود که در جشنواره فیلم برلین هم حسابی مورد توجه قرار گرفت. گذرنامه مریم مقدم و بهتاش صناعیها یازدهم مهرماه ۱۴۰۲ هم در حالی که برای تکمیل مراحل تولید فیلم «کیک محبوب من» قصد سفر به فرانسه را داشتند در فرودگاه توقیف شده بود.
این بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما دارای مدرک لیسانس از رشته تئاتر دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است که در سال 1349 آن را به دست آورده است. اما کارگردانان فیلم اعلام کردند که برای لیلی فرهادپور از کلاهگیس استفاده شده است. در گزارشی از رادیو فردا عنوان شد که لیلی فرهادپور در این فیلم بدون حجاب به ایفای نقش پرداخته است.
بازیگران فیلم کیک محبوب من
دوربین با پرسههای هوشمندانه در زندگی مهین و فرامرز (با بازی متفاوت اسماعیل محرابی)، بار اصلی ساخت میزانسن معنادار را به دوش میکشد. دوربین با دور و نزدیک شدن به کاراکترها، تنهایی و اضطراب آنها در مواجهه با دیگری را به شکلی درخشان بازتاب میدهد. این فیلم به دور از نظراتِ افراطی، توانسته به تعادلی مثال زدنی در ترکیب عناصر روایی و فُرمی فیلمهای عاشقانه، شاعرانه و اعتراضی برسد. فیلم «کیکِ محبوب من» از تکرار الگوهای داستانهای عاشقانه جریان اصلی سرباز زده و با مرکزیت بخشی به رابطه زن و مردی سالخورده، شکل دیگر از اروتیسم را پدیدار میسازد.
باغچه حیاط منزل مهین، یک نشانه تمثیلی است که یادآور شعر فروغ و تمام مصرعهای اعتراضیاش است. آنها پس از ممنوعالخروجی با اتهاماتی همچون «تبلیغ علیه نظام» و «اقدام علیه امنیت ملی» روبهرو شده بودند که اکنون اتهام فوق الذکر نیز به این پرونده افزوده شده است. با این حال او به دلیل کاملا نامعلوم از همسرش جدا شده و زن و دخترش را رها کرده است. این موضوع چالش های زیادی را برای دو طرف این منازعه به دنبال داشته است.
داستان و بازیگران فیلم لیپار + بیوگرافی و تصاویر فیلم لیپار
مهین تصمیم میگیرد برای پاسخ به نیازهایش دست بهعمل «نتابوشکنانه» بزند نه آنکه منتظر باشد مردی از راه برسد و با مراوده داشته باشد. «تولید فیلم مبتذل» و «توزیع و انتشار فیلم مبتذل»، مصادیق اتهامی بهتاش صناعیها و مریم مقدم، کارگردانان این فیلم است. به ناخنهایش لاک قرمز میزند و نیاز بدنش را به لمس شدن به خاطر میآورد. او که همسرش را سالها پیش از دست داده، میداند که خیلی وقت است دلش برای عشق تنگ شده است. مهین تصمیم میگیرد برای پاسخ به نیازهایش دست به عمل بزند نه آنکه منتظر باشد مردی از راه برسد و او را نجات دهد. پس در جستوجوی عشق از چاردیواری خانه بیرون میرود و در را پشتسرش میبندد.
لیلی فرهادپور بازیگر، نویسنده و روزنامه نگار، فعال حقوق زنان ایرانی است که در ۱۳۴۰ به دنیا آمد و از سال ۱۳۸۸ فعالیت هنری خود را آغاز کرد. لیلی فرهادپور تحصیلاتش را در رشته علوم ارتباطات و روزنامه نگاری گذراند. مهین از طریق تماس صوتی و تصویری با دخترش که در خارج از ایران زندگی میکند، ارتباط برقرار کرده و علیرغم بیتفاوتیهای گاه و بیگاه فرزندش، تلاش میکند تا ارزشهای مادرانهاش را بازتاب دهد.
سوژهای که پیشتر فیلمهای بسیاری نظیر عشق (Amour)، بعدازظهر پاییزی، مردی به نام اوه و.. فیلم کیک محبوب من باورش را از همین سبک زندگی سرخوشانه و درویشمسلکانه اتخاذ کرده است. منش رندانِ سرمستی که به ملامت مردمان زاهد و عقوبت اعمال توجهی ندارند و به زندگیکردن در لحظه معتقدند. دیالوگها و نشانههایی نیز در فیلم در تقابل با دین (یا شاید بهتر است بگوییم آدمهای زاهد) وجود دارد. کیک محبوب من از طریق روایت متفاوت و دلنشین خود، نه تنها طبیعت جهانی عشق را به تصویر میکشد، بلکه به مبارزات بزرگتر برای آزادی شخصی و کرامت انسانی نیز اشاره دارد. این ترکیب داستانگویی شخصی و نقد اجتماعی، تحسینهای بینالمللی را برای فیلم بههمراه داشته و آن را هم بهعنوان یک داستان عاشقانه و هم یک بیانیه اجتماعی برجسته کرده است.
از سال ۱۴۰۱ به بعد هم بروز و ظهور این تغییرات صورت مشخصتری پیدا کرده و خودش را در برداشتن روسری و اتخاذ سبک زندگی در تضاد با شعارهای حاکمیت نشان داده است. اما واقعیت چیست؟ واقعیت این است که جامعه ایران مدتها است تغییر کرده و دیگر پایبندی چندانی به شعارهای حاکمیتی ندارد. این رباعی خیام و بسیاری دیگر از اشعار او معرف جهانبینی و مسلکی است که این شاعر بلندآوازه از کوچههای نیشابور به دورترین نقاط جهان رسانیده است. زندگیکردن در لحظه حال، دم را غنیمت شماردن و فارغ بودن از غوغای جهان و عاشقمسلکی بخشی از آموزههای این مکتب است که توسط مردم جهان شناخته شده است.
نگاهی به فیلم «کیک محبوب من»
فیلگ سینمایی کیک محبوب من از فیلمهای ایرانی در سبک درام می باشد. او پیش از ساخت «کیک محبوب من» بارها در سینمای جریان اصلی کار کرده بود و حتی گاهاً تیزر تبلیغاتی هم ساخته بود. معرفی فیلم کیک محبوب من به همراه بازیگران و خلاصه داستان فیلم جنجالی این روز ها را در ادامه این بخش از تهران کیوسک قرار می دهیم، با ما همراه باشید.
همگی با ترکیبی از عناصر تراژدی و کمدی همراه شده و به هیچ وجه به کیفیت ملودرامهای سطحی تنزل پیدا نمیکند. از اینجاست که لحظات طلایی و سینمایی فیلم آغاز میشود؛ جایی که مهین انقلاب شخصیاش را شروع میکند. خاصیت تنهایی زیاد، بهویژه در دوران پیری، این است که یا به آن عادت میکنی و هیچ تغییری در آن ایجاد نمیکنی، یا بر ضد آن و جامعهای که تو را به این تنهایی کشانده است، دست به انقلاب میزنی. او به این نتیجه میرسد که وقت زیادی برای لذت بردن از زندگی باقی نمانده و تنهایی دیگر انتخاب او نیست. زندگی او که در چهره غمگین و افسردهاش نمایان است، بهوضوح نمادی از تنهایی است.
این فیلم بهطور مشترک در ایران، فرانسه، سوئد و آلمان تولید شده و این موضوع به تنوع فرهنگی و زبانی فیلم کمک کرده است. این همکاریهای بینالمللی نشاندهنده تأثیر سینمای ایرانی در سطح جهانی و جذابیت داستانهای آن برای مخاطبان بینالمللی است. مهین بعد از حرفهای انگیزه تغییر پیدا میکند تا زندگی یکسان خود را تغییر دهد.
اگرچه استفاده از فیلترهای سینمایی مانند فیلمهای ۳۵ میلیمتری میتوانست به این صحنهها عمق بیشتری ببخشد، اما همچنان این بخش ابتدایی فیلم که به تنهایی مهین میپردازد، بسیار تاثیرگذار است. اگرچه مخاطب ایرانی به فیلمهای تکلوکیشنی و کمشخصیت عادت کرده، ممکن است از آنها خسته شود. اما «کیک محبوب من» با طراحی صحنه زیبا، شخصیتهای جذاب و نگاه انسانی خود نه تنها کسلکننده نیست، بلکه تماشاگر را بهشدت درگیر میکند؛ همان اتفاقی که در دو فیلم قبلی این زوج نیز رخ داده بود. فیلم «کیک محبوب من»، در بخش مسابقه جشنواره برلیناله ۲۰۲۴ به نمایش درآمد. فیلم کیک محبوب من داستانی از تنهایی ریشه دار است که برای یک شب کوتاه، به جشنی پرشور و رنگارنگ تبدیل میشود.
ورود به مسیر تازهای در زندگی مهین با برگزاری یک مهمانی زنانه رخ میدهد. این مهمانی با حضور دوستان قدیمی مهین است؛ زنانی که همگی مانند او تنها هستند و دردهای مشترکی دارند. این زنان، اغلب بازنشسته و بدون کار یا فعالیت خاصی در زندگی روزمرهاند. آنها از نسلهای گذشتهاند، متولدین دهههای ۲۰ و ۳۰ که اغلب همدمی در زندگیشان ندارند. سایر بازیگران شامل ملیکا پازوکی و محمد حیدری هستند که هر کدام به نوبه خود در ایجاد فضای اجتماعی فیلم نقش ایفا میکنند. بازی آنها نهتنها داستان را غنیتر میکند بلکه به تنوع شخصیتها و روابط انسانی در فیلم عمق میبخشد.
شغل و پیشینه کاری فرامرز، اسکیزوفرنیک بودن ماهیت زنانگی شخصیتِ زن داستان، چندگانگی در خوانش قانون و... در سکانسپلان رقص مهین و فریبرز، ایشان در خانه حرکت میکنند و میگردند و آزادانه از سویی به سوی دیگر میروند و دوربین ایشان را همراهی میکند. این پلان نمونه خوبی برای اثبات توانایی و مهارت کارگردان اثر است. بایستی توجه داشت که نورپردازی زیبا و قابلقبول است و به خوبی بیرون از کادر پنهان شدهاست. فیلم در تصویرسازی مهین و اتفاقهایی که برایش میافتد، اغراق نمیکند. ما همواره آدمهایی معمولی را میبینیم که حرفهایی معمولی میزنند، لباسهایی عادی میپوشند و عادی رفتار میکنند.
داستان فیلم کیک محبوب من، داستان زندگی زنی به نام مهین را روایت میکند که در دهه هفتم زندگیاش قرار دارد. مهین، یک بیوه است که سالها در سکوت و انزوای عاطفی به سر برده و اکنون تصمیم می گیرد از کلیشههای فرهنگی و اجتماعی که برای زنان مسن تعریف شده فاصله بگیرد. «کیک محبوب من» با فیلمنامهای به قلم مقدم و صناعیها ساخته شده و لیلی فرهادپور و اسماعیل محرابی نقشهای اصلی آنرا به عهده دارند.
در ساحت سینما میشد آنجا که مهین فرامرز را صدا میزند و جوابی دریافت نمیکند، به سمت اتاقش میآید و او را خوابیده در تخت پیدا میکند، فیلم را تمام کرد. با مهین در قاب، بیرون در اتاق که دارد به فرامرز لبخند میزند اما نگاه اگزیستانسیالیستی دو سینماگر باعث شد بخواهند وضعیت وجودی انسان را به خواهشهای خیالی سانتیمانتالش ترجیح دهند. با این پایانبندی، کنایهای است به وضعیت ناپایدار و محدودیت اختیار انسان در جهانی که در آن زندگی میکند و هیچ اختیاری روی زمان و چگونگی مرگش ندارد. دوستان مهین هرکدام روایتی از واقعیتهای ناگفتۀ این سن را بیسانسور بر زبان میآورند که با تصویری غالب از پدربزرگها و مادربزرگها در سینمای ایران فرق میکند. از سوی دیگر محوریت مهین در فیلم، آن را به یک فیلم زنانه هم بدل می کند که جهان زنانهاش بازنمایی خطشکنانه شمایل متعارفی و هژمونیکی است که از زنان در سینمای ایران دیده بودیم.
روزهای آخر هفته با سریال های تلویزیونی شبکه های سیما
صناعیها روز ششم آبان تایید کرد که با وجود جوایزی که این فیلم در جشنوارههای بینالمللی، از جمله جایزه هوگو نقرهای جشنواره شیکاگو، دریافت کرده است، وی و همسرش امکان حضور در این رویدادها را نیافتند. رفتار قهرمانانهی مهین از جایی شروع میشود که تصمیم میگیرد از قالب یک پیرزن خارج شود و رفتارهایی را که جامعه از او انتظار دارد، انجام ندهد. آقای محرابی در سال ۱۳۵۱ و در ۲۸ سالگی با سیده فاطمه سید مدلل کار ازدواج کرده و ثمره زندگی مشترک آن ها دختری به نام آشا محرابی است که درست مانند پدرش در عرصه بازیگری فعالیت دارد.
خانه بزرگ و ساکتش، گواه سالهای تنهاییای است که بر دوشش سنگینی میکند. جدایی از فرزندان، نبود همراهی و گذر بیرحم زمان، همگی بر عمق احساس تنهاییاش افزودهاند. اما در پس این چهره غمگین، روحی سرشار از امید و عشق نهفته است. فیلم کیک محبوب من نه تنها از منظر داستانی بلکه از نظر جسارت در عبور از محدودیت های خاص فرهنگی و اجتماعی ایران، یک اثر این چنینی بی نظیر در سینمای معاصر ایران است. این فیلم تصویری حقیقی از زندگی، احساسات و خواسته های زنان در جامعه معاصر ارائه می دهد که تاکنون کمتر در سینمای ایران به این صورت بازتاب یافته است.
این مؤسسه یک مؤسسهٔ فرهنگی هنری است که مجوز آن به منیژه حکمت تعلق دارد و ریاست آن بر عهدهٔ پگاه آهنگرانی بازیگر جوان سینما و تلویزیون است. او با مسرور تنکابنی ازدواج کرد و صاحب فرزندی به نام بهرنگ شد. او در سال 1388 فعالیت هنریش را آغاز کرده است و از رشته علوم ارتباطات و روزنامه نگاری، مدرک دانشگاهی خود را به دست آورده است. این رخداد در پی یورش نیروهای امنیتی ایران به خانه تدوینگر فیلم رخ داد که در جریان آن فیلمهای تدویننشده و سایر آثار مربوط به تولید را ضبط کردند. حاکمیت ایران دوست داشته باشد یا نه بسیاری از مردم ایران سبک زندگی متفاوتی دارند و تمایل دارند سبک زندگی مورد علاقه خودشان را داشته باشند.
نما۳۰ | کیک محبوب من فیلمی درام محصول سال ۲۰۲۴ به نویسندگی و کارگردانی مشترکِ مریم مقدم و بهتاش صناعیها است. این فیلم، تولید مشترک ایران، فرانسه، سوئد و آلمان است و در ۱۶ فوریهٔ ۲۰۲۴ در هفتاد و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلم برلین به نمایش درآمد. این فیلم در این رویداد سینمایی برای دریافت جایزه خرس طلایی در رقابت بود. آدمهای تنها، آدمهای مهربان، آدمهای بیآزار، خانههای قدیمی، موسیقی قدیمی، حسرت روزهای قدیمی، اینها تمهای اصلی فیلمهای بهتاش صناعیها و مریم مقدم است. زوج سینماگری که تا به حال سه فیلم خوب با هم کار کردهاند و امید است که در آینده نیز چنین کنند. آخرین فیلم آنها «کیک محبوب من» که محصول مشترک آلمان، فرانسه، سوئیس و ایران بوده است، در هفتاد و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلم برلین به نمایش درآمد و موفق به دریافت جایزه فیپرشی شد.
برای داستانی که در مسیر انگیزه و امید پیش میرود، چنین پایانی کمی غافلگیرکننده است. حتی بدون این پایان تلخ، فیلم به هدف خود میرسید، اما با این انتخاب، کنایهای به وضعیت ناپایدار و محدودیت اختیار انسان در جهانی است که کنترل چندانی بر زمان و نحوه مرگ خود ندارد. ه همین دلیل، این صحنه برای ما غیرمعمول و شاید حتی غریب به نظر میآید. در عبور از مرزهای ممیزی، رفتار شخصیتها به اندازه کافی اصیل و واقعی نیست. با این حال، صحنه دلنشین است و لبخندی بزرگ به لب تماشاگر میآورد که شاید در ادامه حتی عمیقتر شود، اگرچه همراه با اشکی در چشم. پیش از این در شهریور ماه اعلام شد که ممنوعیت خروج آنها موقتا رفع شده، اما در ۲۱ شهریور، مریم مقدم اعلام کرد که گذرنامه آنها دوباره در فرودگاه توقیف شده است.
دو غریبه که به دلیل نقطه اشتراکشان که تنهایی است، انگار سالهاست همدیگر را میشناسند. هم این پتانسیل را دارد که به آن عادت کنی و هیچ تغییر شگرفی در آن به وجود نیاوری، هم اینکه انقلابی علیه خودت و اجتماعی که در آن زندگی میکنی، به پا کنی. فیلم کیک محبوب من به داستان زندگی زنی به نام مهین پرداخته که در دهه هفتم زندگی اش تصمیم می گیرد از کلیشه های فرهنگی که برای زنان مسن تعریف شده فاصله بگیرد. او با وجود اینکه در یک جامعه بسته و محدود زندگی می کند، به دنبال احساسات و خواسته های فردی خودش می رود. این فیلم به بررسی نیازهای طبیعی زنان در زمینه های عاطفی و جسمی می پردازد و نمایشی جسورانه از رفتارهایی ارائه می دهد که به طور معمول در سینمای ایران دیده نمی شوند.
فیلمبرداری در مکانهای گوناگون شهر، از جمله پارکها، کافهها و خانههای سنتی، به بازتاب فضای روزمره زندگی در تهران کمک کرده است. انتخاب این مکانها به ایجاد فضایی نزدیک به واقعیت برای داستان و شخصیتها انجامیده است. حتی نماهای بلند آن هم به همین دلیل کسالتبار، ملالانگیز نمیشود. آنچه بیشازهمه این مؤلفههای فرمی و زیباییشناسی مهم است، این است که کیک محبوب من بیش از اینکه تعریف قصۀ یک عشق در پیرانهسری باشد، روایت بیتعارف از واقعیت آدمی در زندگی است.
ازدواج و همسر اسماعیل محرابی
پیرمرد فیلم عشق برآمده از جامعهای است که هنجارهایش، قوانین آزادیخواهِ تمدن را بهوجود آورده. زندگی پیرمرد بر نظمی نمادین و انسانمدار استوار است؛ نظمی که در آن منطق حکمفرماست و گاه میتواند احساسات را زایل کند. پیرمرد تحت چنان شرایط، در پایان نشان میدهد حرکت بر مدار هنجارها لزوماً نشانه انسانیت نیست و در اقدامی رادیکال، همسرش را بهقتل میرساند تا او را از شر رنج و درد قبل از مرگ، نجات دهد. در واقع نورمال رفتار نکردن پیرمرد، نشان از سلامت رفتاریاش دارد. چرا او باید دست روی دست بگذارد تا همسرش -عشقش- درد بکشد -آن هم دردی که قرار به بهبودش نیست. در واقع فیلم کیک محبوب من روایت زندگی مهین (با بازی لیلی فرهادپور) 30 ساله است که بیوه شده است.
اینجا اما مخاطب به خلوت یک زندگی و به خلوت واقعی آدمها راه مییابد و از این حیث باید گفت بهتاش صناعیها و مریم مقدم به معنای واقعی فیلم جسورانه ساختهاند. این جسارت را باید با محدویتهای سینمای ایدیولوژیک معنا کرد که امکان روایت واقعیتهای عریان و ملموس زندگی را نمیداد. شاید این پارادوکس جالبی باشد که «کیک محبوب من» گرچه لوکیشن و فضای محدودی دارد، اما قصهاش را بیرون از محدویتهای رسمی روایت میکند و به همین دلیل حسی از پویایی در ریتم را در ذهن و حس مخاطب ایجاد میکند.
اما کارگردانان فیلم اعلام کردند که برای فرهادپور از کلاهگیس استفاده شده است. اما حاکمیت اصرار دارد به هر وسیلهای جلوی این خواست را بگیرد و نتیجه این رفتار میشود انباشت حسرت در بسیاری از مردم ایران که نه چریک و مبارز سیاسی هستند و نه کاری به حاکمیت دارند. این تغییرات را میتوان به شکل ملموسی در سطح شهرها هم مشاهده کرد و چیزی نیست که بتوان آن را کتمان کرد.
این شرایط باعث شد که آنها با وجود موانع، به سرعت و با دقت به پیش بروند و اثری با کیفیت بالا خلق کنند. یکی از کارگردانانی که تصمیم گرفت راه خودش را از حاکمیت جدا کند بهتاش صناعی ها بود. این سریال تلویزیونی توسط آقای پرویز کاردان ساخته شد و بسیاری از هنرپیشه های قدیمی ایران در آن حضور داشتند.
مخاطب ایرانی به همان اندازه که ممکن است از فیلم تکلوکیشنی کمشخصیت کسل شود، به آن عادت دارد. «کیک محبوب من» با خانه زیبا و شخصیتهای زیباترش و نگاه انسانیاش نه تنها کسلکننده نمیشود که مخاطب را عمیقاً درگیر خودش میکند؛ اتفاقی که در دو فیلم دیگر صناعیها و مقدم هم میافتد. “فیلم کیک محبوب من”، فیلم سینمایی به کارگردانی بهتاش صناعی ها و تهیه کنندگی سیدغلامرضا موسوی نامقی در ژانر درام اجتماعی است که در سال ۲۰۲۳ ساخته شد. نویسندگی این اثر به قلم مشترک بهتاش صناعی ها و مریم مقدم حسینی می باشد. کیک محبوب من قرار است در بخش مسابقه جشنواره فیلم برلین ۲۰۲۴ به نمایش درآید. کاراکتر زنِ فیلم «کیک محبوب من» به نام مهین و با بازی درخشان و روان لیلی فرهاد پور، بازتابی از دانش و آگاهی نویسندگان فیلمنامه از زنانگی پنهان و پیدا را نمایان میسازد.
از ارزش های داستانی فیلم این است که تصویری حقیقی، انسانی و خالص از زندگی یک زن ارائه می دهد که سال ها در سکوت و انزوای عاطفی به سر می برد و اکنون تصمیم به تحولی جسورانه در زندگی اش می گیرد. مهین و فرامرز، دوست جدیدش با بازی درخشان اسماعیل محرابی، که دیدنش بعد از سالها در قاب سینما دلگرمکننده است، لحظات ماندگاری را در «کیک محبوب من» رقم میزنند. سخن پایانی«کیک محبوب من» بهعنوان یک اثر سینمایی متفاوت، تصویر واقعی و عمیقی از زندگی زنان بیوه و چالشهای آنها در جامعه ایران را ارائه میدهد.
صناعیها و مقدم بهخوبی توانستهاند در همان دقایق ابتدایی فیلم این مفهوم را به تماشاگر منتقل کنند. مهین بازتابی از تمام افرادی است که با گذر زمان، تنهاییشان بیشتر میشود. نماهای نزدیک از لبها و چشمان افتاده لیلی فرهادپور، تصویری از انسانی تنها و بیتماشاچی خلق کرده که بهخوبی احساسات او را منعکس میکند.
خلاصه داستان و اسامی بازیگران سریال یک مشت پر عقاب
او در سال ۱۳۵۹ با فیلم کرکس ها ساخته جمشید حیدری روی پرده سینما حاضر شد. او یک روز اتفاقی به راننده آژانس تنهایی بنام فرامرز برمی خورد و از او دعوت میکند تا یک شب در منزلش مهمانش باشد. مهین که از تنهایی خود خسته شده و احساس بیهودگی می کند در طول روز در شهر تهران می چرخد و دنبال کسی می گردد که بتواند تنهایی او را پُر کند. فرزندانش سالها است که به خارج کشور رفتهاند و او هیچ همراه و همدمی ندارد. بعد از حوادث سال ۱۴۰۱ یکی از اصنافی که با حاکمیت به مشکل برخورد، اصناف هنری و خصوصاً سینما بود. او در سال 1359 با فیلم کرکس ها ساخته جمشید حیدری روی پرده سینما حاضر شد.
او خود را به فرامرز (با بازی اسماعیل محرابی)، مردی مجرد متواضع و با شخصیت هم سن و سالش معرفی میکند و این دو باهم آشنا میشوند. فرامرز راننده تاکسی و کهنه نظامی است که به خاطر نواختن ساز در عروسیها دچار مشکل شده است. در این مطلب از صفحه اقتصاد درباره بازیگران فیلم کیک محبوب من، خلاصه داستان، محل ساخت و عوامل تهیه این فیلم خواهیم خواند. این روند یکنواخت و خستهکننده زندگی مهین زمینهساز تصمیمی مهم و نقطه عطف فیلم میشود. او تصمیم میگیرد از چارچوبهای عرفی و اجتماعی فراتر برود و با مردی به نام فریبرز، راننده آژانس، رابطهای متفاوت برقرار کند. همین چند خط توضیح کافی است تا دریابیم که با سوژهای احساسی طرف هستیم.
مهین بازتاب حقیقی تمام انسانهای تنهاست که با پا به سن گذاشتن، تنهاییشان بیشتر و عمیقتر میشود. نماهای نزدیکی که از لبها و چشمهای پایینافتاده لیلی فرهادپور گرفتهاند، قابی از تنهایی است، قابی از آدمی که تماشاچی ندارد، و چه خوب است. اگر به جای تصویر تلویزیونی فیلم، مثلاً فیلتری مثل یک فیلم سی و پنج میلیمتری روییش انداخته میشد، بهمراتب بهتر میشد. بهخصوص همین صحنههای روز داخلی یکسوم ابتدایی فیلم که شرح وضعیت شخصیت اصلی است، مهین و تنهاییاش. «کیک محبوب من» ساخته مریم مقدم و بهتاش صناعیها تولید مشترک ایران، فرانسه، سوئد و آلمان است.
پیام فلسفی: دم را غنیمت شمردن یا تسلیم در برابر مرگ؟
منتقدین این فیلم را یکی از بی نظیرترین تلاش ها در گفتمان درباره حقوق زنان در سینمای ایران می دانند. این فیلم توانست در جشنواره برلین بسیار مورد تحسین قرار بگیرد و جوایز و نامزدی های متعدد از جمله برای جایزه خرس طلایی برلین را کسب کند. تماشای این شخصیتها برای مخاطب ایرانی هم مهم و هم هیجانانگیز است. هم این پتانسیل را دارد که به آن عادت کنی و هیچ تغییر شگرفی در آن به وجود بیاوری، هم انقلابی علیه خودت و اجتماعی که در آن زندگی میکنی، به پا کنی. او به این نتیجه میرسد که دیگر چندان وقت زیادی برای لذت بردن از زندگی ندارد و زندگی در تنهایی هم انتخابش نیست. خوشبخانه از آنجا که مهین شخصیت یک فیلم است، خیلی زود یک یار شیرینتر از خودش پیدا میکند و به زودی یکی از بهترین زوجهای مرد و زن تاریخ سینمای ایران در برابر چشمان ما قرار میگیرد.
رسانهها این اقدام را مانند فیلم قصیده گاو سفید دیدند که حکومت ایران اجازه اکران آن را نداد. کیک از منظر استعاری، همواره تداعی کننده حجمی گرد و فُرمی دایرهای است. ماهیت چرخهای تجارب زنانه، مضامینی راجع به هویت، روابط و پیچیدگیهای زندگی زنان را در یک بازه زمانی معین و در بستری مسئله گون برملا میسازد. این فیلم به زنی میپردازد که تصمیم میگیرد در کشوری که حقوق زنان در آن بهشدت محدود شده است، خواستههای خود را برآورده کند. فریبرز، مردی که با مهین همراه میشود، نیز شخصیتی متفاوت است.
اگرچه برخی از این سوالات بیپاسخ میمانند، اما نمیتوان از رومانتیک بودن داستان غافل شد. فیلم به خوبی احساسات مخاطب را درگیر میکند و ما را به دنیای شخصیتها میبرد. پایان تلخ و عمیق داستان، برخلاف انتظار مخاطب، به جای خوشحالی، ما را به تفکر وامیدارد. این فیلم بدون رعایت قواعد سانسور جمهوری اسلامی، ازجمله حجاب اجباری برای بازیگران زن ساخته شده است. این بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما دارای مدرک لیسانس از رشته تئاتر دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است که در سال ۱۳۴۹ آن را به دست آورده است. قطع به یقین ادامه چنین فضایی برای سینمای ایران به هیچ وجه مناسب نیست و اگر مدیران فرهنگی ایران نتوانند خود را با واقعیتهای جامعه تطبیق دهند یقیناً شاهد از بین رفتن کلیت فرهنگ و هنر کشور خواهیم بود.
ضیافتی که در نهایت به سوگ ختم میشود تا واقعیت تلخ آن به صورت مخاطب بخورد و شوکهاش کند. با این همه «کیک محبوب من» تصویری از رئالیسم را به نمایش میگذارد که در چهار دهۀ اخیر در سینمای ایران ندیده بودیم. رئالیستی که همواره پشت ممیزیها به واقعگرایی عقیم و ناقصی منجر میشد که به روایت واقعیتهای پنهان زندگی و آدمها راه نمیداد و بهنوعی یک رئالیست تصنعی و جعلی خلق میکرد.
او بازیگری خود را در سال ۱۳۸۸ با فیلم لطفاً مزاحم نشوید شروع کرد. در سپتامبر ۲۰۲۳ که مقدم و صناعیها میخواستند برای مراحل پساتولید فیلم به پاریس بروند، گذرنامه آنها ضبط شد و ممنوعخروج شدند. واقعیتهایی که دستگاههای حاکمیتی تصمیم گرفتند آنها را نبینند و این سرآغاز مشکلات بسیار بزرگی برای ایران خواهد بود. درست مثل مهین که به خاطر عرفهای غلط جامعه و سیاستهای فرهنگی اشتباه حاکمیت تنها مانده و تبدیل به پیرزنی رنجور شده است. عنوان فیلم، سریال یا بازیگر مورد نظر خود را جستجو کنید تا براحتی بتوانید فیلم و سریال مورد علاقه خود را پیدا کنید.
این اقدام بار دیگر در یازدهم مهر ماه تکرار شد، زمانی که این دو قصد سفر به فرانسه برای تکمیل پروژه خود را داشتند. او در جشنوارههایی مانند جشنواره فیلم فجر کاندیدای دریافت جایزه هم شده بود. حتی با وجود عدم اکران فیلم در سینماها و غیرمجازبودن تماشای آن، بسیاری از مردم ایران آن را تماشا کردند و در فضای مجازی درباره آن به بحث و تبادل نظر پرداختند. بازی در سینما را از سال ۱۳۵۹ با کرکس ها می میرند به کارگردانی جمشید حیدری شروع کرد. او در کنار تحصیل به نویسندگی و ترجمه متون انگلیسی هم ادامه میداد.
همراهی او با مهین به نوعی تلاشی است برای تجربه لذت و عشق در واپسین روزهای زندگی. اگرچه پایان فیلم میتوانست بهتر و مهربانتر باشد، اما همین پایان فعلی هم هدفمند و در عین حال دردناک است. پایانی که با طنزی نهفته به ماهیت مردانه شخصیتها و در سطحی وسیعتر به وضعیت جامعه اشاره میکند. فیلم با مرگ فرامرز و ریختن شراب بر گوری که مهین کنده است، تمام میشود، انگار قرار بوده است که عشق و رویاپردازی و شادی مثل همیشه به جبر و واقعیت زندگی و ناامیدی ببازد. مهین برخلاف بسیاری از قهرمانان زن سینماهای جهان، جوان نیست، بدن ورزشکار و چندانی جذابی هم ندارد. او هفتاد ساله و چاق است، حرکاتش کند است، رقصش چندان تعریفی ندارد، موهایش سفید شده و در یک کلام تمام ویژگیهای ظاهری یک «پیر زن» یا «مادر بزرگ» ایرانی را دارد.
زن هفتاد سالهای که سالهاست در انزوا زندگی میکند، تصمیم میگیرد از پوستهی تنهایی بیرون بیاید و به دنبال همدمی بگردد. اما سرنوشت، پیچشی غیرمنتظره برای او رقم میزند و شادی کوتاهمدت جای خود را به ناامیدی میدهد. در حقیقت، فیلم «کیک محبوب من» نخستین فیلم ایرانی است که در چهل و پنج سال گذشته برخی خطوط قرمز را رد کرده است.
زندگیای که نه با حذف تنانگی که با حضور و ظهور و بروز آن گره خورده است. جایی که بدن بهمثابۀ یک واقعیت قاطع زیستی پذیرفته شده و به قلمرو تجربه زیسته و تجلی زندگی بدل میشود. تنانگی در اینجا نه حذف و پنهان بلکه ابراز میشود همچنانکه تنگنای تنهایی و نیاز به عشق و همدم برای رهایی از رنج آن حتی در کهنسالی امکان روایت پیدا میکند. از این حیث میتوان گفت «کیک محبوب من» روایتی جذاب و دیدنی از دنیای کهنسالی است که به لایههای درونی آنها میرود و عواطف و احساسات و تجربههای درونی آنها را بیهیچ ملاحظه و محافظهکاری بازنمایی میکند. سکانس دورهمی زنانه از این حیث اهمیت دارد و به نوعی دست به روانشناسی کهنسالی میزند.
این نکتهای کاملا زنانه درباره این بخش از فیلم «کیک محبوب من» است. بحثهای معمولی انسانهای عادی؛ چه زن و چه مرد تنها پیدا کردن عشق و همدم است. در «کیک محبوب من» چون از اساس موضوع درباره تنهایی است، آن بخش از یک مهمانی نیز مربوط به پیدا کردن یک همدم است. این مکالمه را زنان و یا مردان هر کشوری میتوانند در جمعی دوستانه با هم داشته باشند.
زیباترین زنان جهان ؛ 100 زن زیبای امسال
اجازهاش را نداشتهاند و حالا به یکباره به جسارتی دوطرفه فرصتش را پیدا کردهاند، اگرچه اجازهاش را هنوز نه. معمولاً فیلم ساختن در یک لوکیشن با شخصیتهای کم کار سختی است. اما سینمای ایران و فیلمسازان ایرانی تقریباً در این کار خبرهاند.
فیلم کیک محبوب من یک درام ایرانی است که در سال 2024 به نمایش درآمد و در بخش مسابقه ی هفتاد و چهارمین جشنواره بین المللی فیلم برلین (برلیناله) به نمایش گذاشته شد. این فیلم به کارگردانی مریم مقدم و بهتاش صناعی ها ساخته شده و به صورت مشترک محصول ایران، فرانسه، سوئد و آلمان است. فیلم برداری این اثر عمدتاً در ایران انجام شده است که خود یکی از نکات مهمی است که فیلم را به یک اثر قابل توجه در سینمای اخیر ایران تبدیل می کند. فیلم «کیک محبوب من» فیلمی ایرانی است که در بخش مسابقهی جشنواره برلیناله ۲۰۲۴ به نمایش درآمد. این فیلم به کارگردانی مریم مقدم و بهتاش صناعیها ساخته شده است.
{دیالوگها و بازیگری: قوت یا ضعف؟
|}چند لحظه هم مثل گفتوگو با راننده تاکسی احساس شعارزدگی میدهد اما خب در راستای واقعگرایی سازندگان فیلم لازم است. حس تلویزیونی بودن فیلم در این صحنههای بیرونی هم احساس میشود اما تا سینما شدن فیلم فاصله زیادی نیست. حمید کُریلی | کیک محبوب من (مریم مقدم و بهتاش صناعیها) فیلمی واقعگرا و به دلیل نادیدهگرفتن محدودیتهای سینمای امروز ایران «خطشکن» است. داستان آشناییِ کوتاه دو انسان تنها؛ شبیه ترانهای قدیمی، آرام، شیرین و غمناک.
{خلاصه داستان سریال بی همگان + بازیگران سریال بی همگان
|}اسماعیل محرابی متولد ۶ شهریور ۱۳۲۳ در تهران هنرپیشه تئاتر ، سینما و تلویزیون اهل ایران استوی دارای لیسانس تئاتر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران سال ۱۳۴۹ می باشد. مهین هفتاد ساله که تاکنون تنهاست، زندگی عاشقانهاش را احیا میکند. فیلم با مرگ فریبرز به پایان میرسد، اما این پایانبندی کاملاً باز است. مخاطب میتواند این مرگ را به شکلهای مختلفی تعبیر کند؛ از آرامش در کنار محبوب گرفته تا شکستِ تلاش برای فرار از تنهایی. ارزشی که به واسطه این تصمیم به ذهن مخاطب متبادر میشود، همان ایدهای است که در خودآگاه یا ناخودآگاه ذهن نویسنده نهفته است. منظور از علت، دلیل اصلی رسیدن زندگی یا دنیای قهرمان به ارزش مثبت یا منفی است.
این موارد به شدت مغایر با سنت ها و محدودیت های متداول سینمای رسمی ایران هستند و به همین دلیل فیلم توانست توجه بسیاری از مخاطبان بین المللی را به خود جلب کند. نقطه عطف هر فیلمنامه جایی است که شخصیت در میان مشکلات، گرهها، رنجها و موانع تصمیمی مهم میگیرد و در شرایط تغییر ایجاد میکند. کاراکتر درمانده فیلم کیک محبوب من نیز تصمیم میگیرد زندگیاش را تغییر دهد. در حالی که در یک جامعه نسبتا آزادتر چنین فیلمی یک فیلم ساده و معمولی محسوب میشود و چندان برجستگی و ویژهگی پیدا نمیکند.
فیلم با ظرافت به برخی محدودیتهای جامعه و تأثیرشان بر زندگی جوانان میپردازد. اما در برخی صحنهها، به نظر میرسد که کمی از مسیر اصلی داستان منحرف شده و نگاهی منفی به اعتقادات مذهبی دارد. او سالهاست که در خانهاش اسیر شده و حالا میخواهد طعم آزادی را بچشد. مقصد اول او، هتلی قدیمی است که یادآور خاطرات شیرین جوانیاش است. در خیابانهای تهران قدم میزند، پارکها را زیر پا میگذارد و انگار تازه چشمهایش به زیباییهای اطراف باز شده است.
فیلم سینمایی صلاح الدین ایوبی
فیلم سینمایی صخره
فیلم سینمایی صعود ژوپیتر
فیلم سینمایی ضد
فیلم سینمایی ضربه اژدها
فیلم سینمایی ضربه پنهان
فیلم سینمایی ضیافت
فیلم سینمایی ضرب و شتم
فیلم سینمایی ضربه فنی
فیلم سینمایی ضربه طوفان